استعفای "ایهود باراک" از ریاست حزب کار نتیجه بحرانهایی بود که در سالهای اخیر گریبانگیر این حزب بود، بحرانهایی که موجب شد در آخرین انتخابات پارلمانی صهیونیستها در سال ۲۰۰۹ تنها ۱۳ کرسی از مجموع ۱۲۰ کرسی کنیست نصیب نامزدهای حرب کار شده و رکوردی برای ناکامی این حزب در انتخابات ثبت شود.
علاوه بر این کاهش رویکرد صهیونیستها به حزب کار در انتخابات این دوره سبب شد که سران آن، بهره کمتری از قدرت داشته و نتوانند سیاستهای خود در عرصه داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی را به اجرا در بیاورند. در انتخابات ۲۰۰۹ حزب لیکود به رهبری "بنیامین نتانیاهو" که توانسته بود با فاصله اندکی از حزب رقیب یعنی کادیما (به رهبری زیپی لیونی) پیشی بگیرد، مامور تشکیل دولت شد و ترحیج داد که به جای لیونی با "آویگدور لیبرمن" رهبر حزب افراطی "اسرائیل خانه ما" ائتلاف تشکیل دهد.
سران حزب کار همواره مخالف رویکردهای لیبرمن بوده و در این راستا خواهان مقاومت جدی رهبر حزب بودند، امری که از دید آنها کمتر مورد توجه باراک قرار گرفت.
|
به این ترتیب بیشترین وزارتخانه های دولت به لیکود و اسرائیل خانه ما تعلق گرفت و حزب کار تنها توانست سه وزارتخانه را از آن خود کند و در این میان وزارت جنگ نیز به "ایهود باراک" رهبر آن رسید. اگر چه حزب کار حاضر شده بود در دولت نامتجانس نتانیاهو حضور یابد اما سران آن همواره مخالف رویکردهای این دولت به ویژه در بخش سیاست خارجی به رهبری لیبرمن بوده و در این راستا خواهان مقاومت جدی رهبر حزب در برابر این سیاستها بودند، امری که از دید آنها کمتر مورد توجه باراک قرار گرفت.
این موضوع به مرور به اختلافات درون حزبی دامن زده و علاوه بر بروز ناهمگونی در بین سران حزب به تضعیف جایگاه آن در داخل دولت انجامید. از سوی دیگر شکست مذاکرات سازش خاورمیانه که با وجود هشدارهای سران حزب کار صورت گرفت، عاملی برای تسریع تحولات این حزب و مخالفت رو در روی سران آن با باراک شده و در نهایت به کناره گیری وی از ریاست این حزب انجامید.
این کناره گیری علاوه بر آنکه تبعات اجتناب ناپذیری برای دولت صهیونیستی دارد، به معنای پایان کار حزبی است که دیر زمانی به عنوان قدرتمندترین حزب صهیونیستی مطرح بوده است. دلیل این مدعا این است که ایهود باراک به عنوان نماینده تفکر اصلی بنیانگذاران حزب کار حاضر به ادامه فعالیت خود در این حزب نشده و اعلام کرده که پس از جدایی، حزب جدیدی با عنوان "استقلال" تاسیس خواهد کرد.
باراک آخرین نخست وزیر حزب کار بود که در انتخابات ۱۹۹۹ به قدرت رسید و دو سال بعد در پی شکست در سازش با فلسطینیها کنار رفت.
|
این اتفاق پیشتر نیز در حزب لیکود رخ داده که طی آن "آریل شارون" با جدایی از این حزب راستگرا در سال ۲۰۰۶، اقدام به تاسیس حزب جدیدی به نام کادیما کرد. هر چند وی دو ماه پس از این اقدام برای همیشه به کما رفت، اما کادیما در انتخابات این سال پیروزی بزرگی بدست آورده و به عنوان قدرتی جدید در بین احزاب صهیونیستی، رقیب لیکود شد. اما از آن سو حزب لیکود که با رفتن مهره هایی مانند شارون تضعیف شده بود، اقدام به بازسازی خود کرده و توانست در انتخابات دوره بعد بیشترین آرا را کسب کند.
با توجه به تحولات صورت گرفته و سیر نزولی حزب کار در سالهای اخیر، چنین مسئله ای در مورد این حزب تکرار نخواهد شد. به اذعان خود صهیونیستها حزب کار در این سالها روندی معکوس را در عرصه سیاسی طی کرده و رفته رفته به انتهای مسیر فعالیت خود می رسد. از زمان آخرین قدرت گیری حزب کار تا کنون نزدیک به ۱۲ سال می گذرد. "ایهود باراک" آخرین نخست وزیر از این حزب بود که در انتخابات سال ۱۹۹۹ به قدرت رسید و دو سال بعد، در پی شکست در پروژه سازش با فلسطینیها کنار رفت. در طول این سالها سران حزب کار تلاشهایی را برای بازگرداندن قدرت دوران گذشته به این حزب صورت دادند، اما این اقدامات به جایی نرسید و در نهایت کناره گیری باراک تیرخلاصی به این تلاشها بود.
نگاهی به تاریخچه رژیم صهیونیستی نشان می دهد که از ۱۲ دولت تشکیل شده در ۶ دهه حیات این رژیم، ریاست ۷ دولت به عهده رهبر حزب کار بوده است. صهیونیستها خاطرات خوبی از دوران نخست وزیران این حزب دارند، خاطراتی که دیگر تکرار نخواهد شد. در اینجا به مهمترین نخست وزیران این حزب در دولتهای صهیونیستی اشاره می شود:
- دیوید بن گوریون: کسی که بعه نوان پدر تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل اشغالگر از وی یاد می شود. بن گوریون بیشترین دوران نخست وزیری را در دولتهای صهیونیستی دارد. وی از سال ۱۹۴۸ (سال تاسیس رژیم اسرائیل) تا ۱۹۵۴ و بار دیگر از ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۳ رئیس دولت بود.
- موشه شارت: یکی از ادامه دهندگان سیاستهای بن گوریون که به اشغال بخشهایی از سرزمینهای اردن و مصر انجامید. وی از ژانویه ۱۹۵۴ تا نوامبر ۱۹۵۵ نخست وزیر بود.
- لوی اشکول: از سال ۱۹۶۳ تا زمان مرگش در سال ۱۹۶۹ نخست وزیر بود. رژیم صهیونیستی در زمان وی در جنگ سال ۱۹۶۷ مناطق فلسطینی کرانه غربی و نوار غزه را اشغال کرد.
- گلدا مایر: تنها نخست وزیر زن تاریخ رژیم صهیونیستی که از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ عهده دار نخست وزیری بود. جنگ ۱۹۷۳ نتیجه تصمیم مایر بود، اسرائیلیها در این جنگ توانستند اعراب را به عقب برانند. چندی بعد منتقدان، وی را مسئول خسارت جنگ دانسته و کمیته رسیدگی به مسائل جنگ، مایر را مقصر دانست. پس از پایان جنگ وی از مقام خود استعفا کرد.
- اسحاق رابین: از ژنرالهای جنگ سال ۱۹۶۷ که توانست دو دوره (از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ و از ۱۹۹۲ تا زمان ترورش در ۱۹۹۵) نخست وزیر شود. در زمان او معاهده سازش اسرائیل و تشکیلات خودگردان در اسلو امضا شد. وی نخستین رهبر حزب کار است که در انتخابات به حزب لیکود باخت.
- شیمون پرز: رئیس کنونی رژیم صهیونیستی، دو دوره کوتاه از ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ و از ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ نخست وزیر شد. برخی او را معمار نخستین توافقنامه سازش بین رابین و عرفات می دانند که منجر به اعطای نوبل صلح به آن دو در سال ۱۹۹۳ شد.
- ایهود باراک: فرمانده پیشین ارتش، در انتخابات سال ۱۹۹۹ پیروز شد و تا سال ۲۰۰۱ که دولتش به دلیل شکست در سازش با فلسطینیها و سوریه سقوط کرد، نخست وزیر بود.
-------------
نظر شما